معنی فارسی dogfought
B1دوئل کردن سگ به عمل نبرد کردن سگها در یک موقعیت رقابتی یا دیگر اشاره دارد.
Past tense of dogfight; to engage in a fight, used in a competitive context.
- VERB
example
معنی(example):
سگ در رقابت به شجاعت جنگید.
مثال:
The dog fought bravely in the competition.
معنی(example):
او در یک مسابقه به سوی پیروزی جنگید.
مثال:
He dogfought his way to victory in the tournament.
معنی فارسی کلمه dogfought
:
دوئل کردن سگ به عمل نبرد کردن سگها در یک موقعیت رقابتی یا دیگر اشاره دارد.