معنی فارسی doggishly
B1دوگیش، به معنای رفتار یا حالت شبیه به یک سگ، معمولاً به عنوان نشانهای از وفاداری یا شادی.
In a manner characteristic of a dog; loyal and playful.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وقتی با دوستانش ملاقات کرد به طور دوگیش عمل کرد.
مثال:
He acted doggishly when he met his friends.
معنی(example):
پاپی بازیگوشانه دوگیش همه را سرگرم کرد.
مثال:
The doggishly playful puppy entertained everyone.
معنی فارسی کلمه doggishly
:
دوگیش، به معنای رفتار یا حالت شبیه به یک سگ، معمولاً به عنوان نشانهای از وفاداری یا شادی.