معنی فارسی doggone
B1دور از انتظار، برای بیان احساس ناراحتی یا ناامیدی استفاده می‌شود.
An expression of annoyance or frustration, often used for mild emphasis.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Damned by God.
معنی(adjective):
Used as an intensifier expressing anger.
مثال:
Where's the goddamned cartridge?
example
معنی(example):
دوباره کلیدهایم را گم کرده‌ام، وای به حال من!
مثال:
Doggone it, I lost my keys again!
معنی(example):
من مطمئن بودم که ماشینم اینجا پارک شده است.
مثال:
I was doggone sure that my car was parked here.
معنی فارسی کلمه doggone
:
دور از انتظار، برای بیان احساس ناراحتی یا ناامیدی استفاده می‌شود.
