معنی فارسی doggoning
B1دگاوندن به رفتار خندهدار و بازیگوشانه اشاره دارد.
The act of engaging in amusing or playful behavior.
- VERB
example
معنی(example):
او همیشه در پارک در حال دگاوندن است.
مثال:
He is always doggoning around the park.
معنی(example):
دگاوندن با هم باعث خنده بچهها شد.
مثال:
Doggoning together brought the kids laughter.
معنی فارسی کلمه doggoning
:
دگاوندن به رفتار خندهدار و بازیگوشانه اشاره دارد.