معنی فارسی doghead
B1سر یک سگ یا شخصی که به طرز عجیبی سرسخت و غیرقابل تغییر است.
Refers to a head that resembles that of a dog or a stubborn person.
- NOUN
example
معنی(example):
مجسمه سر سگ یک اثر قابل توجه در گالری بود.
مثال:
The doghead sculpture was a remarkable piece in the gallery.
معنی(example):
او به دوست سرسختش به عنوان سر سگ اشاره کرد.
مثال:
He referred to his stubborn friend as a doghead.
معنی فارسی کلمه doghead
:
سر یک سگ یا شخصی که به طرز عجیبی سرسخت و غیرقابل تغییر است.