معنی فارسی dogie
B1 /ˈdoʊɡi/دگی، اصطلاح کشاورزی برای گوسالهای که بدون مادر رها شده است.
A term describing a calf that has been abandoned or orphaned.
- noun
noun
معنی(noun):
A motherless calf in a range herd of cattle; a calf separated from its cow.
example
معنی(example):
دگی یک اصطلاح برای گوسالهای است که مادر ندارد.
مثال:
A dogie is a term for a motherless calf.
معنی(example):
دامداران از یک دگی مراقبت کردند تا زمانی که به اندازه کافی قوی شود که بتواند از خود مراقبت کند.
مثال:
The ranchers took care of a dogie until it was strong enough to fend for itself.
معنی فارسی کلمه dogie
:
دگی، اصطلاح کشاورزی برای گوسالهای که بدون مادر رها شده است.