معنی فارسی dogpiled

B1

ریختن روی هم و فشار و برخورد با هم، معمولاً به دلیل هیجان و درگیری.

To fall or rush onto someone or something in a group, often in a chaotic manner.

verb
معنی(verb):

(often with 'on') To jump into a dogpile.

معنی(verb):

To pile on, to overwhelm in other senses.

example
معنی(example):

گروه سگ‌ها روی توپ ریختند و برای کنترل آن کشتی گرفتند.

مثال:

The group of dogs dogpiled on the ball, wrestling for control.

معنی(example):

پس از اعلام، دانش‌آموزان روی معلم ریختند و با سوالاتش مشغولش کردند.

مثال:

After the announcement, the students dogpiled on the teacher with questions.

معنی فارسی کلمه dogpiled

: معنی dogpiled به فارسی

ریختن روی هم و فشار و برخورد با هم، معمولاً به دلیل هیجان و درگیری.