معنی فارسی dogtail
A2دم سگ، به قسمتی از بدن سگ که برای نشان دادن احساسات او مثل شادی یا نگرانی استفاده میشود.
The tail of a dog, often used to express emotions such as happiness or concern.
- NOUN
example
معنی(example):
سگ با خوشحالی دمش را تکان داد.
مثال:
The dog wagged its tail happily.
معنی(example):
Dogtail یک اصطلاح است که گاهی در داستانها استفاده میشود.
مثال:
A dogtail is a term sometimes used in stories.
معنی فارسی کلمه dogtail
:
دم سگ، به قسمتی از بدن سگ که برای نشان دادن احساسات او مثل شادی یا نگرانی استفاده میشود.