معنی فارسی dogy
B1چیزی که به رفتار یا ویژگیهای سگها اشاره دارد، مانند بازیگوشی و وفاداری.
Character or behavior that is characteristic of dogs, such as playfulness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پتری که او داشت شخصیتی بسیار سگدوستانه داشت، همیشه بازیگوش و دوستانه.
مثال:
Her puppy had a very dogy personality, always playful and friendly.
معنی(example):
او هفته گذشته یک سگ ولگرد را از پناهگاه قبول کرد.
مثال:
He adopted a dogy stray from the shelter last week.
معنی فارسی کلمه dogy
:
چیزی که به رفتار یا ویژگیهای سگها اشاره دارد، مانند بازیگوشی و وفاداری.