معنی فارسی dolefulness

B2

احساس غم و افسردگی، حالت غمگینی.

A state of being sad or mournful.

example
معنی(example):

دلتنگی در چشمان او غیرقابل انکار بود.

مثال:

The dolefulness in her eyes was unmistakable.

معنی(example):

موسیقی‌اش جوهر دلتنگی را به تصویر کشید.

مثال:

His music captured the essence of dolefulness.

معنی فارسی کلمه dolefulness

: معنی dolefulness به فارسی

احساس غم و افسردگی، حالت غمگینی.