معنی فارسی dollishness

B1

عروسکی بودن، ویژگی‌ای که به شیئی یا شخصیت احساس شیرینی و جذابیت می‌دهد.

The quality of being doll-like, often suggesting charm or whimsical characteristics.

example
معنی(example):

عروسکی بودن نقاشی آن را رویایی کرده بود.

مثال:

The dollishness of the painting made it look whimsical.

معنی(example):

مردم از عروسکی بودن در سبک هنری او قدردانی کردند.

مثال:

People appreciated the dollishness in her art style.

معنی فارسی کلمه dollishness

: معنی dollishness به فارسی

عروسکی بودن، ویژگی‌ای که به شیئی یا شخصیت احساس شیرینی و جذابیت می‌دهد.