معنی فارسی dollybird

B1

اصطلاحی برای یک شخصیت زیبا یا عروسکی، معمولاً در داستان‌ها.

A term used to describe a cute or appealing character, often in literature.

noun
معنی(noun):

An attractive young woman, especially one whose intellect is rather less in evidence than her good looks.

example
معنی(example):

یک پرنده عروسکی می‌تواند به یک شخصیت بامزه در یک داستان اشاره کند.

مثال:

A dollybird can refer to a cute character in a story.

معنی(example):

شخصیت پرنده عروسکی قلب‌های بچه‌ها را به دست آورد.

مثال:

The dollybird character won the hearts of the children.

معنی فارسی کلمه dollybird

: معنی dollybird به فارسی

اصطلاحی برای یک شخصیت زیبا یا عروسکی، معمولاً در داستان‌ها.