معنی فارسی dollying

B2

دالی کردن به فرایند حرکت دوربین بر روی دالی اشاره دارد که برای دنبال کردن عمل یا ایجاد حرکت در فیلم استفاده می‌شود.

The technique of moving a camera on a wheeled cart to create tracking shots in film and video production.

verb
معنی(verb):

To hit a dolly.

معنی(verb):

To move (an object) using a dolly.

معنی(verb):

To wash (laundry) in a tub using the stirring device called a dolly.

معنی(verb):

To beat (red-hot metal) with a hammer.

معنی(verb):

To crush ore with a dolly.

example
معنی(example):

دالی کردن شامل حرکت دوربین روی دالی برای دنبال کردن عمل است.

مثال:

Dollying involves moving a camera on a dolly to follow action.

معنی(example):

کارگردان تصمیم گرفت برای یک شات پویا از دالی کردن استفاده کند.

مثال:

The director decided to use dollying for a more dynamic shot.

معنی فارسی کلمه dollying

: معنی dollying به فارسی

دالی کردن به فرایند حرکت دوربین بر روی دالی اشاره دارد که برای دنبال کردن عمل یا ایجاد حرکت در فیلم استفاده می‌شود.