معنی فارسی doloriferous
B2دولورفر، صفتی برای توصیف چیزی است که درد یا رنج به همراه دارد.
Describing something that produces pain or sorrow.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جو دولورفر در اتاق باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.
مثال:
The doloriferous atmosphere in the room made everyone feel uneasy.
معنی(example):
او داستان های دولورفر سفرهایش به کشورهای جنگزده را توصیف کرد.
مثال:
He described the doloriferous tales of his travels through war-torn countries.
معنی فارسی کلمه doloriferous
:
دولورفر، صفتی برای توصیف چیزی است که درد یا رنج به همراه دارد.