معنی فارسی dolous

B2

حالت یا فضایی که حاکی از غم و اندوه باشد.

Characterized by or exhibiting sorrow or distress.

example
معنی(example):

جو غم‌انگیز باعث شد جشنواره حالتی غمناک بگیرد.

مثال:

The dolous atmosphere made the party feel somber.

معنی(example):

همه انرژی غم‌انگیز را در اتاق حس کردند.

مثال:

Everyone felt the dolous energy in the room.

معنی فارسی کلمه dolous

: معنی dolous به فارسی

حالت یا فضایی که حاکی از غم و اندوه باشد.