معنی فارسی dolven
B2به معنای فرورفتن یا گود رفته، به خصوص در زمینههای طبیعی.
Having been hollowed out or sunk, especially in reference to the earth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمین فرورفته گنجینههای پنهانی را نمایان کرد.
مثال:
The dolven earth revealed hidden treasures.
معنی(example):
او عاشق کاوش در غارهای فرورفته بود.
مثال:
He loved exploring dolven caves.
معنی فارسی کلمه dolven
:
به معنای فرورفتن یا گود رفته، به خصوص در زمینههای طبیعی.