معنی فارسی domesticates
B2حیوانات یا گیاهانی که به طور عمدی توسط انسانها برای استفادههای خاص طراحی و تربیت شدهاند.
Species that have been selectively bred and adapted for human use.
- noun
noun
معنی(noun):
An animal or plant that has been domesticated.
example
معنی(example):
انسانها دارای حیواناتی هستند که برای زندگی با ما اهلی شدهاند.
مثال:
Humans have domesticates that have adapted to live with us.
معنی(example):
کشاورزی به انواع اهلی مانند گاوها و مرغها وابسته است.
مثال:
Farming relies on various domesticates like cows and chickens.
معنی فارسی کلمه domesticates
:
حیوانات یا گیاهانی که به طور عمدی توسط انسانها برای استفادههای خاص طراحی و تربیت شدهاند.