معنی فارسی dominiums
B1واحدهای مستقل یا نواحی مشخص در یک ملک یا مجموعه.
Independent units within a property or estate.
- NOUN
example
معنی(example):
ملک به چندین داومینیوم تقسیم شده است.
مثال:
The property is divided into several dominiums.
معنی(example):
هر داومینیوم مجموعهای از قوانین خاص خود را دارد.
مثال:
Each dominium has its own set of rules.
معنی فارسی کلمه dominiums
:
واحدهای مستقل یا نواحی مشخص در یک ملک یا مجموعه.