معنی فارسی dompteuse
B1زنی که به رام کردن و آموزش حیوانات وحشی، بهویژه در سیرکها، میپردازد.
A woman who tames and trains wild animals, especially in performances.
- NOUN
example
معنی(example):
دامپتوز با اجرای شیرهایش تماشاگران را شگفتزده کرد.
مثال:
The dompteuse amazed the audience with her lion performance.
معنی(example):
پس از سالها آموزش، او به یک دامپتوز مشهور تبدیل شد.
مثال:
She became a well-known dompteuse after years of training.
معنی فارسی کلمه dompteuse
:
زنی که به رام کردن و آموزش حیوانات وحشی، بهویژه در سیرکها، میپردازد.