معنی فارسی donah

B2

عنوانی برای یک مقام در کلیسا، به ویژه در کلیساهای کاتولیک.

A title used for a church leader, especially in Catholic contexts.

example
معنی(example):

دانای کلیسای او مردی مهربان و سخاوتمند بود.

مثال:

The donah of the church was a kind and generous man.

معنی(example):

بسیاری از مردم به خاطر کارهای خیریه‌اش به دانای کلیسا احترام می‌گذارند.

مثال:

Many people respect the donah for his charitable work.

معنی فارسی کلمه donah

: معنی donah به فارسی

عنوانی برای یک مقام در کلیسا، به ویژه در کلیساهای کاتولیک.