معنی فارسی donatistic
B2وابسته به دوناتیزم؛ عقایدی که بر اساس آن صحت آیینهای دینی به رفتار و اخلاق کشیشان وابسته است.
Relating to or characteristic of donatism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش دوناتیکی بر اهمیت یکپارچگی اخلاقی در میان کشیشان تأکید میکند.
مثال:
The donatistic perspective emphasizes the importance of moral integrity among clergy.
معنی(example):
برخی از متکلمان به عقاید دوناتیکی اعتراض میکنند.
مثال:
Some theologians argue against donatistic beliefs.
معنی فارسی کلمه donatistic
:
وابسته به دوناتیزم؛ عقایدی که بر اساس آن صحت آیینهای دینی به رفتار و اخلاق کشیشان وابسته است.