معنی فارسی done like dinner

B2

اصطلاحی که به معنای قطعی بودن شکست یا ناکامی می‌باشد.

Sure to fail or be defeated.

example
معنی(example):

اگر مطالعه نکنی، در این امتحان مثل شام تمام خواهی شد.

مثال:

If you don't study, you're done like dinner in this exam.

معنی(example):

او فکر می‌کرد بدون تمرین می‌تواند برنده شود، اما در واقع شکست خورد.

مثال:

He thought he could win without practice, but he was done like dinner.

معنی فارسی کلمه done like dinner

: معنی done like dinner به فارسی

اصطلاحی که به معنای قطعی بودن شکست یا ناکامی می‌باشد.