معنی فارسی donenesses
B1درجههای پخت، تفاوتهای مختلف در میزان پخت بر اساس زمان و حرارت هستند.
The different levels of cooking for meat, indicating how well it is done.
- OTHER
example
معنی(example):
درجهی پخت گوشت برای آشپزی بسیار مهم است.
مثال:
The donenesses of meat are crucial for cooking.
معنی(example):
درجههای مختلف پخت نشاندهندهی چگونگی پختن گوشت هستند.
مثال:
Different donenesses indicate how well the meat is cooked.
معنی فارسی کلمه donenesses
:
درجههای پخت، تفاوتهای مختلف در میزان پخت بر اساس زمان و حرارت هستند.