معنی فارسی donmeh
B2دونمه به گروهی از یهودیان در ترکیه اطلاق میشود که به اسلام روی آوردهاند ولی جزئی از ایمان یهودیت را حفظ کردهاند.
A group of people of Jewish descent in the Ottoman Empire who converted to Islam but maintained some aspects of Judaism.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعهی دونمه میراث فرهنگی منحصر به فردی دارد.
مثال:
The donmeh community has a unique cultural heritage.
معنی(example):
او تاریخ دونمه را مطالعه کرد تا به درک آیینهای آنها برسد.
مثال:
He studied the history of the donmeh to understand their traditions.
معنی فارسی کلمه donmeh
:
دونمه به گروهی از یهودیان در ترکیه اطلاق میشود که به اسلام روی آوردهاند ولی جزئی از ایمان یهودیت را حفظ کردهاند.