معنی فارسی donning
B1دون کردن به معنای پوشیدن یا به تن کردن لباس یا پوشش خاصی است.
The act of putting on (an article of clothing).
- verb
verb
معنی(verb):
(clothing) To put on, to dress in.
مثال:
To don one's clothes.
example
معنی(example):
او قبل از خارج شدن، کلاه خود را میپوشد.
مثال:
She is donning her hat before stepping out.
معنی(example):
پوشیدن یونیفورم میتواند نشانهای از آمادگی برای کار باشد.
مثال:
Donning a uniform can signal readiness for work.
معنی فارسی کلمه donning
:
دون کردن به معنای پوشیدن یا به تن کردن لباس یا پوشش خاصی است.