معنی فارسی doobry

B1

کلمه‌ای عامیانه برای اشاره به شیء نامعلوم یا ناشناخته.

A colloquial term used to refer to an object whose name is either unknown or forgotten.

noun
معنی(noun):

Something not named; a thingy or whatsit.

example
معنی(example):

می‌توانی آن چیز را به من بدهی؟

مثال:

Can you pass me that doobry?

معنی(example):

برای درست کردن این به یک چیز نیاز دارم.

مثال:

I need a doobry to fix this.

معنی فارسی کلمه doobry

: معنی doobry به فارسی

کلمه‌ای عامیانه برای اشاره به شیء نامعلوم یا ناشناخته.