معنی فارسی doohinkey

B1

دوهینکی عبارت است از یک ابزار یا شیء که نام آن به سختی به یاد می‌آید.

A term used similarly to doohickus, referring to an unspecified object.

example
معنی(example):

من به یک دوهینکی برای باز کردن این شیشه نیاز دارم.

مثال:

I need a doohinkey to open this jar.

معنی(example):

می‌توانی آن دوهینکی را که آنجا است به من بدهی؟

مثال:

Can you hand me that doohinkey over there?

معنی فارسی کلمه doohinkey

: معنی doohinkey به فارسی

دوهینکی عبارت است از یک ابزار یا شیء که نام آن به سختی به یاد می‌آید.