معنی فارسی doormaking
B1ساخت در، فرآیند ساخت درها.
The process of making doors.
- NOUN
example
معنی(example):
ساخت در نیاز به مهارت و دقت دارد.
مثال:
Doormaking requires skill and precision.
معنی(example):
او به ساخت در به عنوان یک سرگرمی علاقهمند است.
مثال:
He is interested in doormaking as a hobby.
معنی فارسی کلمه doormaking
:
ساخت در، فرآیند ساخت درها.