معنی فارسی dopy

B1

دوبی یا احمق نامی است که به فردی که ساده‌لوح یا بی‌خبر از واقعیات اطرافش است، اطلاق می‌شود.

Sluggish, foolish, or lacking alertness and energy

adjective
معنی(adjective):

Stupid, silly.

example
معنی(example):

او بعد از بی‌خوابی به نظر احمق می‌رسید.

مثال:

He looked dopy after not sleeping well.

معنی(example):

او در محاسباتش یک اشتباه احمقانه کرد.

مثال:

She made a dopy mistake in her calculations.

معنی فارسی کلمه dopy

: معنی dopy به فارسی

دوبی یا احمق نامی است که به فردی که ساده‌لوح یا بی‌خبر از واقعیات اطرافش است، اطلاق می‌شود.