معنی فارسی dorbie

B1

دوربی نوعی موجود زنده است که در موارد مختلفی در طبیعت مشاهده می‌شود.

A living creature that is observed in various contexts within nature.

example
معنی(example):

آنها در راه پارک یک دوربی پیدا کردند.

مثال:

They found a dorbie on the way to the park.

معنی(example):

یک دوربی در مستند طبیعی معرفی شد.

مثال:

A dorbie was featured in the nature documentary.

معنی فارسی کلمه dorbie

: معنی dorbie به فارسی

دوربی نوعی موجود زنده است که در موارد مختلفی در طبیعت مشاهده می‌شود.