معنی فارسی dorobo

B1

دوروبو، موجودی شبیه میمون که در بعضی از فرهنگ‌ها افسانه‌ای به‌حساب می‌آید.

A fictional creature resembling a monkey, often found in folklore.

example
معنی(example):

دوروبو موجودی کمتر شناخته‌شده است که شبیه میمون می‌باشد.

مثال:

The dorobo is a lesser-known creature resembling a monkey.

معنی(example):

افسانه‌ها از دوروبوهایی صحبت می‌کنند که درختان بلند زندگی می‌کنند.

مثال:

Legends speak of the dorobo living high in the trees.

معنی فارسی کلمه dorobo

: معنی dorobo به فارسی

دوروبو، موجودی شبیه میمون که در بعضی از فرهنگ‌ها افسانه‌ای به‌حساب می‌آید.