معنی فارسی dorsalis
B1دورسالیس، صفتی است که به سمت پشتی یا بالای یک موجود اشاره دارد.
Referring to the back side or dorsal aspect of an organism or structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شریان دورسالیس خون را به پا تامین میکند.
مثال:
The dorsalis artery supplies blood to the foot.
معنی(example):
در آناتومی، دورسالیس به سمت پشتی یک موجود اشاره دارد.
مثال:
In anatomy, dorsalis refers to the back side of an organism.
معنی فارسی کلمه dorsalis
:
دورسالیس، صفتی است که به سمت پشتی یا بالای یک موجود اشاره دارد.