معنی فارسی dorsoventrally
B1به حرکتی اشاره دارد که در آن یک موجود از عقب به جلو و بالعکس حرکت میکند.
In a manner pertaining to both the dorsal and ventral surfaces.
- ADVERB
example
معنی(example):
موجود مورد نظر مشاهده شد که به صورت دُرسوَونترال در آکواریوم حرکت میکند.
مثال:
The organism was observed to move dorsoventrally in the aquarium.
معنی(example):
موجوداتی که به صورت دُرسوَونترال قرار دارند، خصوصیات رفتاری منحصر به فردی نشان میدهند.
مثال:
Dorsoventrally positioned organisms exhibit unique behavioral traits.
معنی فارسی کلمه dorsoventrally
:
به حرکتی اشاره دارد که در آن یک موجود از عقب به جلو و بالعکس حرکت میکند.