معنی فارسی dortour
B1درتور به کار یا فعالیتی اشاره دارد که در آن شخص یا گروهی از دور هم جمع میشوند تا به نوعی استراحت کنند.
A type of gathering or sitting together, often for rest.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها پس از پیادهروی طولانی تصمیم گرفتند یک درتور بگیرند.
مثال:
They decided to take a dortour after the long hike.
معنی(example):
آن درتور دقیقاً همان چیزی بود که آنها برای بهبودی نیاز داشتند.
مثال:
The dortour was exactly what they needed to recover.
معنی فارسی کلمه dortour
:
درتور به کار یا فعالیتی اشاره دارد که در آن شخص یا گروهی از دور هم جمع میشوند تا به نوعی استراحت کنند.