معنی فارسی dosimeter

B1

دُوسیمتر وسیله‌ای الکترونیکی برای اندازه‌گیری اشعه‌های یونیزه‌کننده است.

A device that measures an individual's exposure to ionizing radiation.

noun
معنی(noun):

A device used to measure a dose of ionizing radiation.

example
معنی(example):

یک دُوسیمتر مقدار تابش دریافتی را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A dosimeter measures the amount of radiation exposure.

معنی(example):

او یک دُوسیمتر به‌تن داشت تا میزان تابش ایکس‌ری را زیر نظر داشته باشد.

مثال:

He wore a dosimeter to keep track of his exposure to X-rays.

معنی فارسی کلمه dosimeter

: معنی dosimeter به فارسی

دُوسیمتر وسیله‌ای الکترونیکی برای اندازه‌گیری اشعه‌های یونیزه‌کننده است.