معنی فارسی dot plant
B1نوعی گیاه که ممکن است دارای نقاطی از رنگهای مختلف باشد.
A plant characterized by spots or dots on its leaves.
- NOUN
example
معنی(example):
گیاه دات در مناطق گرمسیری یافت میشود.
مثال:
The dot plant can be found in tropical regions.
معنی(example):
او به گیاهان دات خود خیلی با احتیاط رسیدگی میکند.
مثال:
She cares for her dot plants very carefully.
معنی فارسی کلمه dot plant
:
نوعی گیاه که ممکن است دارای نقاطی از رنگهای مختلف باشد.