معنی فارسی dotages

C1

سالخوردگی، دوران پیری و فرسودگی که به تدریج به اردوگاه سنی اشاره می‌کند.

The period of old age.

noun
معنی(noun):

Decline in judgment and other cognitive functions, associated with aging; senility.

معنی(noun):

Fondness or attentiveness, especially to an excessive degree.

معنی(noun):

Foolish utterance(s); drivel.

example
معنی(example):

در سالخوردگی پیرمرد، او به یاد دوران جوانی‌اش می‌افتاد.

مثال:

In the dotages of the old man, he reminisced about his youth.

معنی(example):

سالخوردگی می‌تواند هم خرد و هم نوستالژی به همراه داشته باشد.

مثال:

Dotages can bring both wisdom and nostalgia.

معنی فارسی کلمه dotages

: معنی dotages به فارسی

سالخوردگی، دوران پیری و فرسودگی که به تدریج به اردوگاه سنی اشاره می‌کند.