معنی فارسی dotlike
B1شبیه یا دارای نقاط، معمولاً به شکل و صورت دایرهای اشاره دارد.
Resembling or characterized by dots.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چینش نقطهها روی پارچه شبیه دایرههاست.
مثال:
The pattern of dots on the fabric is dotlike.
معنی(example):
این حشره ظاهری شبیه نقطه بر روی پشت خود دارد.
مثال:
The insect has a dotlike appearance on its back.
معنی فارسی کلمه dotlike
:
شبیه یا دارای نقاط، معمولاً به شکل و صورت دایرهای اشاره دارد.
