معنی فارسی dottles
B1اجلادی که از خمیر یا مواد مشابه ساخته شده‌اند و معمولاً برای تزئین یا بازی استفاده می‌شوند.
Small decorative items made from materials such as clay or dough, often used in arts and crafts.
- noun
noun
معنی(noun):
A plug or tap of a vessel.
معنی(noun):
A small rounded lump or mass.
معنی(noun):
The still burning or wholly burnt tobacco plug in a pipe.
معنی(noun):
A baby's dummy, pacifier.
معنی(noun):
A dotard.
example
معنی(example):
ما داتل‌ها را از خمیرسرگرمی درست کردیم تا پروژه هنری‌مان را تزئین کنیم.
مثال:
We made dottles from clay to decorate our art project.
معنی(example):
کودکان از خلق داتل‌های رنگارنگ در کلاس هنر لذت بردند.
مثال:
The children enjoyed creating colorful dottles during art class.
معنی فارسی کلمه dottles
:
اجلادی که از خمیر یا مواد مشابه ساخته شده‌اند و معمولاً برای تزئین یا بازی استفاده می‌شوند.
