معنی فارسی double bind

B2

وضعیتی که در آن فرد نمی‌تواند تصمیمی بگیرد زیرا انتخاب‌هایش همگی پیامدهای منفی دارند.

A situation in which a person is confronted with contradictory demands and feels trapped.

noun
معنی(noun):

A dilemma in which someone receives contradictory instructions and cannot act on either.

example
معنی(example):

روانشناس احساسات او را در یک فشار دوگانه توصیف کرد.

مثال:

The therapist described her feelings of being in a double bind.

معنی(example):

او در یک فشار دوگانه احساسی گیر کرده بود که نمی‌توانست هم دو طرف را راضی کند.

مثال:

He felt trapped in a double bind where he could not please both sides.

معنی فارسی کلمه double bind

: معنی double bind به فارسی

وضعیتی که در آن فرد نمی‌تواند تصمیمی بگیرد زیرا انتخاب‌هایش همگی پیامدهای منفی دارند.