معنی فارسی doubtmonger

B1

کسی که به عمد شک و تردید ایجاد می‌کند.

A person who spreads doubt or uncertainty.

example
معنی(example):

او به خاطر پخش شایعات به عنوان شایعه‌پراکن معرفی شد.

مثال:

He was labeled a doubtmonger for spreading rumors.

معنی(example):

جامعه علیه شایعه‌پراکن منسجم شد.

مثال:

The community rallied against the doubtmonger.

معنی فارسی کلمه doubtmonger

: معنی doubtmonger به فارسی

کسی که به عمد شک و تردید ایجاد می‌کند.