معنی فارسی doughfoot
B1پای خمیری، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف پای ضعیف یا غیرمخالف.
An informal term describing a weak or unstable foot.
- OTHER
example
معنی(example):
کودک به دلیل پای خمیریاش بر روی زمین سر خورد.
مثال:
The child slipped on the floor because of his doughfoot.
معنی(example):
با پوشیدن کفشهای خمیری، او احساس نااستواری کرد.
مثال:
Wearing doughfoot shoes, she felt unsteady.
معنی فارسی کلمه doughfoot
:
پای خمیری، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف پای ضعیف یا غیرمخالف.