معنی فارسی dought

B1

شجاعت و قاطعیت در مواجهه با چالش‌ها و خطرات.

Courage, boldness, or determination in facing difficulties.

example
معنی(example):

او در برابر سختی‌ها نشان از شجاعت زیادی داشت.

مثال:

He showed great dought in the face of adversity.

معنی(example):

شجاعت سرباز الهام‌بخش همرزمانش بود.

مثال:

The dought of the soldier inspired his comrades.

معنی فارسی کلمه dought

: معنی dought به فارسی

شجاعت و قاطعیت در مواجهه با چالش‌ها و خطرات.