معنی فارسی douses
A2عملی که به معنای ریختن مایع (مانند آب) بر روی چیزی برای خاموش کردن یا مرطوب کردن آن است.
To pour a liquid over something, typically to extinguish a fire or wet an object.
- verb
verb
معنی(verb):
To plunge suddenly into water; to duck; to immerse.
معنی(verb):
To fall suddenly into water.
معنی(verb):
To put out; to extinguish.
معنی(verb):
To strike, beat, or thrash.
معنی(verb):
To strike or lower in haste; to slacken suddenly
مثال:
Douse the topsail!
example
معنی(example):
او آتش را با آب خاموش می‌کند.
مثال:
He douses the fire with water.
معنی(example):
باغبان گیاهان را آبیاری می‌کند تا سالم بمانند.
مثال:
The gardener douses the plants to keep them healthy.
معنی فارسی کلمه douses
:
عملی که به معنای ریختن مایع (مانند آب) بر روی چیزی برای خاموش کردن یا مرطوب کردن آن است.
