معنی فارسی dovishness
C1دولتمداری به معنای تمایل به یک سیاست مالی کمقدرت و حمایت از کاهش نرخ بهره است.
An economic stance characterized by a tendency to support low interest rates and accommodative monetary policy.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت مرکزی بیان دموکراتیک نسبت به کاهش نرخ بهره را نشان میدهد.
مثال:
The central bank's dovishness suggests lower interest rates soon.
معنی(example):
نگرش او به سیاست خارجی موجب تمرکز بر دیپلماسی شد.
مثال:
Her dovishness on foreign policy led to a focus on diplomacy.
معنی فارسی کلمه dovishness
:
دولتمداری به معنای تمایل به یک سیاست مالی کمقدرت و حمایت از کاهش نرخ بهره است.