معنی فارسی dowless
B1بدون پشتیبانی یا حمایت، به ویژه در موقعیتهای اجتماعی یا چالشها.
Without support or assistance, especially in challenging situations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در هنگام تلاش برای آن چالش، بدون پشتیبانی بود.
مثال:
He was dowless when he attempted that challenge.
معنی(example):
یک رویکرد بدون پشتیبانی میتواند به چالشهای زیادی منجر شود.
مثال:
A dowless approach can lead to many challenges.
معنی فارسی کلمه dowless
:
بدون پشتیبانی یا حمایت، به ویژه در موقعیتهای اجتماعی یا چالشها.