معنی فارسی down south

B1

به سمت مناطق جنوبی اشاره دارد، معمولاً به مناطقی با آب و هوای گرم‌تر.

Referring to heading or moving toward southern regions, often implying warmer climates.

adverb
معنی(adverb):

In the southern part of an area, country etc.

example
معنی(example):

ما برای تعطیلات امسال به سمت جنوب می‌رویم.

مثال:

We are heading down south for our vacation this year.

معنی(example):

در زمستان، بسیاری از مردم به سمت جنوب سفر می‌کنند تا از سرما فرار کنند.

مثال:

In the winter, many people travel down south to escape the cold.

معنی فارسی کلمه down south

: معنی down south به فارسی

به سمت مناطق جنوبی اشاره دارد، معمولاً به مناطقی با آب و هوای گرم‌تر.