معنی فارسی down-trodden
B2سرکوب شده، به معنای افرادی است که تحت فشار، ظلم یا بیعدالتی قرار دارند.
Oppressed or treated unfairly by those in power.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کارگران سرکوب شده finalmente صدایی پیدا کردند.
مثال:
The down-trodden workers were finally given a voice.
معنی(example):
شهروندان سرکوب شده برای حقوق خود مبارزه کردند.
مثال:
The down-trodden citizens fought for their rights.
معنی فارسی کلمه down-trodden
:
سرکوب شده، به معنای افرادی است که تحت فشار، ظلم یا بیعدالتی قرار دارند.