معنی فارسی downcasts
B1پائین انداختن نگاه، به معنای کاهش نگاه به سمت زمین، در بین افراد خجالتی یا زمانی که احساس ناراحتی میکنند.
To lower one's gaze or look down, often due to shyness or introspection.
- verb
verb
معنی(verb):
To cast or throw down; to turn downward.
معنی(verb):
To taunt; to reproach; to upbraid.
معنی(verb):
To cast from supertype to subtype.
example
معنی(example):
او هنگام احساس خجالت به زمین نگاه میکند.
مثال:
He downcasts his gaze when he's feeling shy.
معنی(example):
هنرمند اغلب سوژههایش را بهطور کاهشی تجسم میکند تا احساسات را منتقل کند.
مثال:
The artist often downcasts his subjects to express emotion.
معنی فارسی کلمه downcasts
:
پائین انداختن نگاه، به معنای کاهش نگاه به سمت زمین، در بین افراد خجالتی یا زمانی که احساس ناراحتی میکنند.