معنی فارسی downlands
B1منطقههای ملایم و شیبدار، به ویژه در انگلستان، که معمولاً دارای مرتع و دشت هستند.
Low, rolling hills or grassy areas, often associated with rural landscapes.
- noun
noun
معنی(noun):
An area of rolling hills (downs), often grassy pasture over chalk or limestone.
example
معنی(example):
دشتهای شیبدار به خاطر تپههای نرم و منظرههای زیبا شناخته میشوند.
مثال:
The downlands are known for their rolling hills and beautiful scenery.
معنی(example):
بسیاری از کوهنوردان از کاوش در دشتهای شیبدار در تابستان لذت میبرند.
مثال:
Many hikers enjoy exploring the downlands in the summer.
معنی فارسی کلمه downlands
:
منطقههای ملایم و شیبدار، به ویژه در انگلستان، که معمولاً دارای مرتع و دشت هستند.